خریداری فیلم ضدایرانی «تومیریس» توسط آمریکا
تاریخ انتشار: ۱۷ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۱۸۵۶۷۹
سینمایی محصول کشور قزاقستان به نام «تومیریس» علیه تاریخ ایران و کوروش کبیر است. به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حق پخش فیلم سینمایی «تومیریس» محصول کشور قزاقستان توسط آمریکا خریداری شده است.
کمپانیهای سینمایی غربی در سالهای اخیر فعالیتهای زیادی را در حوزه ایرانهراسی و تضعیف تاریخ و فرهنگ ایرانی انجام دادهاند و یکی از اصلیترین شگردهای آنان ساخت فیلمهای تاریخی بوده است که نمونه مطرح و مهم آن فیلم ۳۰۰ بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم تومیریس که با همکاری صریح و آشکار دختر رئیس جمهور قزاقستان یعنی آلیا نظر بایف ساخته شده است که برخی از رسانههای قزاقستان وی را به رانتخواری و فساد مالی متهم کردهاند. همینطور برخی از منتقدین سینمایی قزاقستان مانند تولیگین بایتوکینوف خبرنگار و منتقد فیلم معتقدند که این فیلم، ویدئو تبلیغاتی بسیار گران برای کارزار انتخاباتی دریغا نظربایوا (دختر نظربایف رییس جمهور قزاقستان) است.
حالا امروز ورایتی این خبر را منتشر کرده است که شرکت سینمایی Well Go حق توزیع فیلم سینمایی تومیریس را خریداری کرده است.
این فیلم محصول استدیوهای قزاقستانی و ساتا فیلم (شرکت سینمایی واقع در آلماتی قزاقستان) است که درباره قابل متحد و توانای تومیریس است که برای دفع پادشاه ایران خلق کرده است. به باور برخی از مورخین این پادشاه توانست کوروش را در جنگی شکست دهد.
آلمیرا تورسین نقش تومیریس را به همراه عادل آخمتوف و آیزان لایت بازیگران این فیلمند.
آکان ساتایف این فیلم را کارگردانی کرده است که در اکتبر در این کشور اکران شد و عنوان یکی از پرخرجترین فیلمهای تاریخ سینمایی این کشور عنوان شد.
گری همیلتون مدیر شرکت آرکلایت هالیوودی از اینکه فیلمی ضدایرانی را خریدار کرده است بسیار خوشحال است و گفته است که ما خوشحالیم که در دنیایی زندگی میکنیم که هنوز میل عظیمی برای داستان واقعی زندگی زنان قدرتمند وجود دارد زنانی که داستانشان باید گفته شود.
درباره روایت تاریخی فیلم حرف و حدیث بسیار است، اما آنچه که مشخص است سازندگان این فیلم در تلاش بودهاند که این فیلم را بر اساس روایت هرودوت مورخ یونانی این فیلم را بسازند. کارگردان این فیلم زمانی که تیزر این فیلم ساخته و منتشر شد در صفحه شخصی خود نوشت که بسیاری از ایرانیان از اینکه این فیلم را ساختیم نارحتند و به آن انتقاد دارند. اما مبنای ساخت فیلم نظر هرودوت بوده است که همه عالم او را قبول دارند.
این گفته ساتایف در حالی است که تمام روایتهای هرودوت قابل تکیه نیست و همین داستان جنگ میان کورورش و تومیریس نیز توسط مورخین گوناگون نقل قولهای متفاوتی را دارد تا جایی که خود هرودوت نیز گفته است که از بابت روایت داستان کوروش کاملاً مطمئن نیست. مثلاً برس کلدانی یونانی، برخلاف هرودوت معتقد است که کوروش نه در جنگ با تومیریس، بلکه در نبرد با قوم داها کشته شده است. یا کتسیاس، پزشک و مورخ یونانی دیگر مورخی است که گفتههای او مورد بررسی تاریخ دانان قرار میگیرد. وی درباره مرگ کوروش گفته است که او با قومی به نام دِربیک به جنگ برخاست و در حین جنگ از روی اسبش بر زمین افتاد و یکی از لشگریان دربیک، با نیزهای که به پایش میزند او را مجروح میکند. گفته شده که پس از این اتفاق، آمورگس (پادشاه سکائیها) به کمک سپاه ایران آمده و در نهایت دربیکها در جنگ مغلوب میشوند. اما کوروش به دلیل میزان شدت جراحات وارده پس از اینکه «کمبوجیه» را به عنوان جانشین خود انتخاب میکند، از دنیا میرود.
در هر حال جدای از تحریفات تاریخی بسیار زیادی که معلوم نیست کدام درست است، ساخت فیلمی علیه تاریخ، مردم و تمدن ایران در سالهای بعد از انقلاب تا به امروز با جدیت بیشتری دنبال شده است. مجلس شورای اسلامی در دورههای قبل تنها با طرح مدعیاتی گفته بود که قرار است تا با فعالیتهای حقوقی و سیاسی در مقابل این اقدامات هالیوودی بایستند، اما تنها شعار آن داده شد. امیدواریم مجلس تازهکار فعلی بتواند این مدعیات را پاسخی مناسب دهد و از سوی دیگر سینماگران ایرانی نیز با ساخت فیلمهای قدرتمند و جذاب از تاریخ چندید هزارساله ایران و تمدن باشکوه آن دفاع کنند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: ایران هراسی ایران ستیزی سینمای جهان ساخت فیلم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۱۸۵۶۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسی/ ۲۰ بار مچ شوهرم را با زنهای غریبه گرفتم
به گزارش خبرآنلاین، زن ۳۲ سالهای است که برای پیگیری پرونده طلاقش وارد مرکز انتظامی شده بود، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: در دوران کودکی پدرم را به خاطر ابتلا به بیماری صعبالعلاج از دست دادم و مادرم سرپرستی من و برادر کوچکترم را به عهده گرفت اما به خاطر اینکه پدرم حسابدار یک اداره دولتی بود، بعد از مرگ او بیمه حقوق پدرم را پرداخت میکرد و ما مشکل مالی نداشتیم.
همشهری در خبری نوشت:مادرم نیز مدام از اخلاق خوب پدرم در دوران کوتاه زندگی مشترک خودشان سخن میگفت و با حسرت از گذشتهاش یاد میکرد که دیگر تکرار نخواهد شد. به همین دلیل هم هیچگاه ازدواج نکرد و تنها با یاد و خاطرات پدرم به زندگی ادامه داد. در این شرایط من هم با خانواده خالهام ارتباط بسیار صمیمانهای داشتم تا اینکه عاشق پسرخالهام شدم ولی هیچ وقت به کسی چیزی نگفتم. البته آرمین هم توجه خاصی به من نشان میداد و رابطهاش با من بسیار طبیعی و خانوادگی بود. از سوی دیگر مادرم اصرار میکرد درس بخوانم و به دانشگاه بروم.
هنوز آخرین سال دبیرستان را میگذراندم که روزی مادر و خالهام از من خواستند دوستم وحیده را برای آرمین خواستگاری کنم. انگار قلبم از جا کنده شد. من خودم عاشق آرمین بودم و حالا باید از دوستم خواستگاری میکردم. بالاخره مجبور شدم و آرمین و وحیده در حالی باهم ازدواج کردند که من از شدت افسردگی گوشهگیر شده بودم. آنها بعد از ازدواج به یکی از شهرهای اطراف مشهد رفتند و من هم در آزمون سراسری در رشته پرستاری پذیرفته شدم.
با آنکه علاقه زیادی به این رشته نداشتم، به ناچار به شهر دیگری رفتم و به تحصیل ادامه دادم. هنوز تحصیلاتم به پایان نرسیده بود که روزی یکی از همکارانم در بیمارستان از من خواستگاری کرد و من با وجود مخالفتهای مادرم با هوشیار ازدواج کردم. چند ماه بعد که تحصیلاتم به پایان رسید، قرار شد مجلس عروسی در باغ یکی از بستگانم برگزار شود. اما آن شب هرچه مهمانان در انتظار داماد ماندند، خبری از او نشد تا اینکه یکی از دوستان هوشیار وحشتزده تماس گرفت و گفت: هوشیار بعد از خروج از آرایشگاه با خودرو تصادف کرده و الان در بیمارستان است.
هراسان و نگران به بیمارستان رفتم ولی همسرم در کما بود و ۳ روز بعد هم جان سپرد. اینگونه بود که من در ۲۳ سالگی بیوه شدم. تا یک سال هر روز به مزار هوشیار میرفتم و به بخت سیاه خودم میگریستم. حالا دیگر حتی به بیمارستان نمیرفتم و در خانه خودم را حبس کرده بودم تا اینکه بالاخره با اصرار و نصیحتهای اطرافیانم دوباره به بیمارستان بازگشتم.
در همین روزها پسرعموی یکی از همکارانم که چند بار مرا در بیمارستان دیده بود با وساطت همکارم به خواستگاریم آمد و بدین ترتیب من با کوروش ازدواج کردم تا گذشته را از یاد ببرم. ولی چند ماه بعد متوجه شدم کوروش با زن غریبهای ارتباط دارد و به من خیانت میکند. به همین دلیل به خانه مادرم رفتم و او را تنها گذاشتم ولی کوروش به سراغم آمد و با عذرخواهی تعهد داد که دیگر چنین اشتباهی نمیکند. اما او باز هم این رفتار زشت خود را تکرار کرد.
با آنکه صاحب دختری زیبا شده بودم، دیگر آن رابطه عاطفی و عاشقانه را با کوروش نداشتم چراکه او را مردی خیانتکار میدانستم به گونهای که شاید ۲۰ بار مچ او را گرفتم و هر بار فقط عذرخواهی میکرد. من هم اهمیتی نمیدادم و دیگر برایم رفتارهایش بیمعنی بود.
روزی وقتی سرگرم کارم بودم ناگهان روی تخت اورژانس جوانی را به بیمارستان آوردند که تصادف شدیدی کرده بود. یک لحظه درجا خشکم زد. او آرمین پسرخالهام بود که مدت زیادی خبری از او نداشتم. بلافاصله اقدامات درمانی را شروع کردم و در مدت یک ماه که آرمین بستری بود، خودم امور مربوط به پرستاری را انجام میدادم. در یکی از این روزها آرمین با شرمندگی گفت از همان روزهای کودکی علاقه خاصی به من داشته و به مادرم نیز گفته بود اما مادرم مخالفت کرده و از او خواسته بود در این باره چیزی به من نگوید تا من بتوانم درسم را بخوانم.
با وجود این، من باز هم عشقم را پنهان کردم و به آرمین نگفتم که من هم روزی عاشق او بودم چراکه نمیخواستم دوستم وحیده زجرهایی را تحمل کند که من به خاطر خیانتهای همسرم تحمل کردم. در واقع اگر من به دوستم خیانت میکردم پس دیگران حق داشتند که با شوهر من ارتباط داشته باشند. این بود که به او گفتم من هیچ علاقهای به تو نداشتم و تنها تو را پسرخالهام میدانستم.
حالا هم حدود ۲ ماه است که کوروش من و فرزندم را رها کرده و با یک زن غریبه به مسافرت رفته است و من هم برای پیگیری پرونده طلاق آمدهام.
با دستور سرگرد آبکه (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) بررسیهای قانونی و مشاورهای درباره این پرونده به گروه مشاوران زبده دایره مددکاری اجتماعی کلانتری سپرده شد.
۲۳۳۲۱۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903119