قهرمانهای واقعی جنگ در جشنواره فیلم امسال
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۸۵۶۸۳۱
جشنواره فیلم فجر امسال در میان 16 فیلم راه یافته به بخش سودای سیمرغ، میزبان 4 فیلم با مضمون دفاع مقدس است.
به گزارش مشرق، شرایط کرونا باعث شد امسال به لحاظ تولید شرایط متفاوتی را سینماگران تجربه کردند و برای آثاری که در حوزه دفاع مقدس تولید شده است شرایط دشوارتر بوده است . در میان فیلم های بخش مسابقه 4 فیلم در حوزه دفاع مقدس تولید شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
**«یدو»، جنگ از نگاه کودک و نوجوان
«یدو» به کارگردانی مهدی جعفری در آبادان تولید شده است که پس از ۶۱ جلسه فیلمبرداری آماده شد. جعفری در این فیلم که در گونه دفاع مقدس و کودک و نوجوان است، اولین ماههای جنگ تحمیلی را در آبادان در حال محاصره به تصویر کشیده است.
مهدی جعفری، کارگردان «یدو» که پیش از این 23 نفر را ساخته، در این باره گفت: کودکی و نوجوانی هر فردی گنجینه نابی از مهمترین و به یادماندنیترین خاطرات او به شمار می رود و گاهی جنگها شرایط دیگری را برای آنها رقم میزند شرایطی که گاه به نتایج اندوهناک و اسفباری ختم میشود. البته جای افتخار است که مردم ایران تلاش کردند تا در عین مظلومیت و با تحمل سختترین فشارها در زیر سایه جنگ به زندگی فکر کنند و به بسیاری از این صحنههای مصیبتبار، روح حماسی ببخشند.
وی با بیان اینکه خاطرات نوجوانی من در خوزستان با وقایع این دوران گره خورده، همیشه خود را موظف میدانستم که اگر کاری از دستم بر میآید برای ثبت این واقعیتها و نمایش چهره نسل جوانی که در آن زمانه زیستهاند، انجام دهم، اظهارداشت: وقتی «ابراهیم ایرجزاد» خواندن داستان کوتاه «زخم شیر» را به من پیشنهاد داد به شدت شیفته آدمها و فضای آن شدم. در نهایت خاطرات برخی از شهدای نوجوان آبادان و خاطرات خودم از روزهای ابتدایی جنگ در اهواز بعد از حدود یکسال کار، فیلمنامه فیلم «یدو» شد.
ستاره پسیانی و میلاد صویلاوی بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.
یدو پس از فیلم سینمایی موفق« بیست و سه نفر» دومین فیلم مهدی جعفری با نگاهی متفاوت به حوزه دفاع مقدس است. این فیلم بلند در راستای مشارکت راهبردی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بنیاد سینمایی فارابی تولید شده است.
ستاره پسیانی، اکبر اودود، سعید آلبوعبادی، میلاد صویلاوی، محمدمهدی آلبوعلی، ریحانه آریامنش، عبدالحلیم تقلبی، حسین پوریده، رضا نوری، طاهره نیکآزاد، مسعود جلالی، معید رامی، مائده رامی، یاسین مسعودی، احمد مسافری و... در این فیلم ایفای نقش میکنند. مرتضی نجفی مدیر فیلمبرداری، رشید دانشمند صدابردار، میثم مولایی تدوینگر، آیدین ظریف طراح صحنه و لباس و عباس عباسی در این فیلم طراحی چهرهپردازی میکند.
**«تک تیرانداز»، روایت فرمانده شهید
فیلم سینمایی «تکتیرانداز» اثری قهرمان محور و برشی کوتاه از حضور حماسی بهترین تکتیرانداز دوران دفاع مقدس است که در قالب یک داستان اکشن توسط علی غفاری روایت شده است. شهید عبدالرسول زرین از زبان همرزمان و اطرافیان اش تک تیرانداز آشنای جبهه ها است که همرزمانش او را گردان تک نفره و چریکی مخلص نام نهادند.
در این فیلم کامبیز دیرباز، امیررضا دلاوری، علیرضا کمالی، عبدالرضا نصاری، انوش معظمی، حسین پوریده، حسین شریفی، عبدالحلیم تقلبی، اسمعیل خلج، مهدی شیخ عیسی، گورا نگم و برخی دیگر از بازیگران سینما به ایفای نقش پرداختند.
حسن ایوبی تدوینگر فیلم سینمایی «تک تیرانداز» درباره فیلم به فارس گفت: پیش تر با آقای ابراهیم اصغری کار کرده ام. فیلمنامه کار پتانسیل بسیار خوبی دارد.البته فراهم کردن تجهیزات کار بسیار سختی بود و کمبود بودجه در تمام ارگان ها و نهاد وجود داشت کار به مراتب سخت تر می کرد اما در نهایت با درایت تهیه کننده و کارگردان کار متوقف نشد.
ایوبی با بیان اینکه کارهای خوبی در حوزه دفاع مقدس صورت گرفته است اما «تک تیرانداز» سوژه بکر و نویی دارد، تصریح کرد: این فیلم قهرمان محور است و علاوه بر این که روایت گر فضای رئالیستی است و شرایط دفاع مقدس را بازنمایی می کند، از هیجان بالایی هم برخوردار است و احساسات ملی و میهنی مخاطب را برمی انگیزد.
**«منصور»، روایت شهید ستاری
فیلم سینمایی «منصور» با نام قبلی «اوج ۱۱۰» به کارگردانی سیاوش سرمدی و مشاور کارگردانی علیرضا داوودنژاد روایتی ازبخشی از زندگی شهید تیمسار ستاری است. این فیلم سال گذشته تولید شد اما برای حضور در جشنواره فیلم فجر آماده نشد و به جشنواره سی وهشتم نرسید.
این فیلم سینمایی به نویسندگی و کارگردانی سیاوش سرمدی و تهیهکنندگی جلیل شعبانی به بخشهایی از زندگی شهید ستاری میپردازد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: «سالهای پایانی جنگ است؛ ایران درگیر کمبود تسلیحات نظامی است؛ سرتیپ ستاری بر یک پروژه مهم کار میکند...».
این فیلم سینمایی با نگاهی به بخشهایی از زندگی شهید ستاری و طراحی و تولید اولین جنگنده کاملا ایرانی ساخته شده که در آن بخشهای ناگفته از هشت سال دفاع مقدس روایت شده است.
محسن قصابیان، لیندا کیانی، حمیدرضا نعیمی، علیرضا زمانی نسب، سید جواد هاشمی، قاسم زارع، از جمله بازیگران فیلم منصور هستند.
عوامل این فیلم سینمایی عبارتند از: نویسنده و کارگردان و تدوینگر : سیاوش سرمدی، تهیهکننده: جلیل شعبانی، مجری طرح: مهدی مطهر، مدیر تولید: وحید معدنی، مشاور کارگردان: علیرضا داوودنژاد، مدیر برنامهریزی: عادل معصومیان، دستیار اول کارگردان: سیدعلی هاشمی، بازیگردان: کیومرث مرادی، مدیر فیملبرداری: مجید گرجیان، مدیر صدابرداری: بهمن اردلان، موسیقی: علیرضا کهندیری، طراح صحنه: بابک کریمی طاری، طراح لباس: مجید لیلاجی، طراح گریم: شهرام خلج، جلوههای ویژه رایانهای: محمد برادران، منشی صحنه: فرحناز خسروآبادی، عکاس: حبیب مجیدی، مدیر روابط عمومی : علی زادمهر، ساخت فیلم پشتصحنه: محمود نجفی، دستیار تولید: محمداسماعیل کلبیآبادی، مدیر تدارکات: میلاد مولازاده. تولید شده در استودیو بادبان، محصول سازمان هنری رسانه ای اوج.
**«روزی روزگاری در آبادان» و پس زمینه ای از جنگ
اولین فیلم بلند حمیدرضا آذرنگ با موضوعی جذاب با پس زمینه دفاع مقدس آماده شده است . ماجرای خانواده ای که مجبورند در موقعیتی محبوس شوند زیرا بمبی به جامانده از جنگ مانع زندگی عادی آنها می شود.
در این فیلم فاطمه معتمد آریا، محسن تنابنده، الهام شفیعی، هیراد آذرنگ، سهیل جمالی، امیرحسین ابراهیمی در این فیلم نقش آفرینی دارند.
در خلاصه داستان فیلم آمده است: در آبادان، سال ۱۳۸۱ خانواده پنج نفری مصیب چرخیده در آخرین روز سال مشغول خرید شب عید هستند، اما به دلیل حال بد مصیب که ناشی از گرفتاری اش به مواد مخدر است کشمکشی میان آنها در میگیرد و در اوج تلاش خیری مادر خانواده برای به آرامش رساندن خانواده به ناگاه اتفاقی غیرمنتظره همه آنها را غافلگیر میکند و ...
عوامل فیلم «روزی روزگاری در آبادان» عبارتند از: کارگردان: حمیدرضا آذرنگ، تهیه کنندگان: عبدالله اسکندری، علی اوجی، فیلمنامه نویس: حمیدرضا آذرنگ، مدیر فیلمبرداری: مسعود سلامی، چهره پرداز: عبدالله اسکندری، طراح صحنه و لباس: سهیل دانش اشراقی، تدوین: سپیده عبدالوهاب، مجری طرح: محمدرضا منصوری، صدابردار: بابک بنی اردلان، صداگذار: بهمن بنی اردلان، موسیقی: حسام ناصری، جلوههای ویژه میدانی: علیرضا موسوی، جلوههای ویژه بصری: فرید ناظر فصیحی، منشی صحنه: ساناز هرندی، برنامه ریز: حمید شوریده، دستیار اول کارگردان: مجید آذرنگ، عکاس: سارا ایوانی، پشت صحنه: مهتا محدث، امور اداری: ساره زرآبادی و روابط عمومی: سپیده حیدرآبادی. محصول فیلم مارکت.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: کرونا اعتراضات آمریکا شهید سلیمانی دفاع مقدس جشنواره فیلم فجر تک تیرانداز حمیدرضا آذرنگ کامبیز دیرباز شهید ستاری مشرق سینمای ایران فیلم سینمایی حوزه دفاع مقدس حمیدرضا آذرنگ تولید شده تک تیرانداز سیاوش سرمدی مهدی جعفری تولید شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۸۵۶۸۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتابهایی که اگر فیلم شوند، پرفروش میشوند
گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مهناز سعیدحسینی- مریم قربان زاده نویسنده شناخته شدهای در کشور ما است که عموماً او را با کتاب «خاتون» و «قوماندان» که توجه و تقریظ رهبر انقلاب را به دنبال داشت، میشناسند، اما این نویسنده صاحب سبک کتابهای متعدد و قابل توجهی در حوزه ادبیات دفاع مقدس با تمرکز ویژه بر روی نقش بانوان دارد که نه تنها هم قد و قواره خاتون و قوماندان هستند، بلکه حتی میتوان این کتابها و ویژه حوض شربت این نویسنده را یک سر و گردن بلندتر هم دانست. با این بانوی نویسنده گپ و گفتی درباره ادبیات دفاع مقدس و نقش زنان در این ادبیات داشتیم که با هم در ادامه میخوانیم:
خانم قربان زاده! از نظر شما اهمیت پرداختن به شخصیت مادران و همسران شهدا یا جانبازان چیست؟ این پرداخت چه کمکی میتواند به وضعیت امروز ما در حوزه زنان بکند؟
ما در جامعه و به خصوص در مورد نوجوانها نیاز به الگو داریم. از این منظر خواندن از موفقیتها و توفیقات افراد حتماً اثرگذار خواهد بود و به تغییر دیدگاه خیلی از خانمهایی که مشکلات و مسائل زندگی شان تقریباً شبیه آنها است، کمک میکند. کلاً قصه گویی ما ایرانیها سر همین ماجرا است. از کودکی دنبال این مسئله بودیم که ببینیم آن شخص چطور مشکلش را حل کرد و در آن افسانه چه اتفاقی افتاد و برای آن اسطوره چه مسئلهای پیشآمد و بعد بعد به خودمان بگوییم پس تو هم میتوانی همان راه را بروی و موفق شوی.
الگویی برای زنان امروز
زن امروز جامعه ما یک مقدار سردرگم شده است. نمیداند که دقیقاً از خودش چه میخواهد. دلش میخواهد یک مادر خیلی خوب و کامل باشد، دلش میخواهد تحصیل کرده در مدارج عالی باشد، دلش میخواهد یک مانکن باشد ... نمیداند چه میخواهد و به همین دلیل هر دری را میزند تا ببیند کدام یک از این جنبهها میتواند او را به آرامش برساند. دیدن الگوها و شنیدن زندگی آنها از این جهت که این راه را نشان میدهد و الگویی میشود تا به راه دیگری هم فکر کرد و طور دیگری هم نگاه کرد، اهمیت دارد.
کیفیت کتابهای منتشر شده در این زمینه چگونه است؟
آن چنان نیست که انتظار میرود و لایق این حوزه است. علی رغم تنوعی که به لحاظ موضوعات و افراد و سوژهها و زندگیهایی که بازتاب داده میشود، کتابها خیلی متنوع نیستند؛ یعنی انگار روی یک سیر خط زمانی پیش میروند. هرچند همه آنها یک جاهایی باهم دیگر فرق میکنند اما در نهایت یک زندگی شبیه زندگی یکی دیگر شد. گرچه سبک زندگی آدمهایی که در این مسیر هستند تا حدودی شبیه هم هست، اما این شباهت یک وقتهایی باعث شده که خواننده را نتواند قانع برای خواندن کتاب جدید کند. تعجیلی هم که ناشرها دارند برای کتابهای این سبکی که به فلان مراسم و به فلان تاریخ برسد و در کنارش عدم همکاری خانوادهها باعث میشود نویسنده فراغ بال نداشته باشد و نتواند ان چنان که دلش میخواهد بنویسد همین منجر میشود به کتابسازی.
حجم کار زیاد است و همه دلشان میخواهد در این حوزه باشند و برای خودشان کلی تکلیف و وظیفه تعیین کردهاند، اما به لحاظ کیفیت آنچه که باید باشد نیست. ضعف ادبی و قدرت مانور ادبیات، به لحاظ تاریخی و نگاه جدید و خلاقی که نویسنده باید داشته باشد بر فقر آثار می افزاید و همینها دست به دست هم میدهد که این کارهای ضعیف بر کارهای قوی غلبه کند و کارهای قوی چوب کارهای ضعیف را بخورد.
ضربه به ادبیات پایداری و کتابهایی که طعم و نمک ندارند
این کتاب سازیها چه آسیبی میزنند و در مقابل چه کار باید کرد؟
دلم میخواهد به نهادها و ارگانهای مسئول بگوییم که کاری نکنند! حداقل در حوزهی ادبیات و بحثهای رسانهای کاری نکنند. ما بیشترین ضربه را از همین نهادها و ارگانها و سازمانهایی خوردیم که دلشان میخواست بیلان کاری پر کنند و زودتر طرحها را به تولید برسانند و کتابها را منتشر کنند و لیست بدهند و جدول پر کنند. علی الخصوص بسیاری از اینها نگاه ادبی به کتابها ندارند؛ نگاه اعتقادی دارند و آن احساس تکلیف_ که حتماً محترم و مقدس است_ باعث ورود آنها شده اما بیشتر آسیب میزنند. چقدر از ادبای کشور و اهل پژوهش و ادبیات، در مصادر تولید کتابهای حوزه دفاع مقدس هستند؟ چقدر رستههای نظامی یا دولتی در مناصب تولید این آثارند؟ در این شکل دیگر آن شانیتی که کار ادبی باید داشته باشد و در ادبیات پایداری خودش را نشان بدهد، ندارد. چون آن ارگان و نهاد و موسسه دنبال این هستند که زودتر کتابش دربیاید و بعد بتواند آن را بگذارد روی میز و جلو بقیهی نهادها و ارگانها بگوید مثلاً من این کتاب را چاپ کردم و این سوژه ما بوده و مسائل این چنینی...
این کارها به ادبیات پایداری آسیب زده است. بسیاری از این کتابها خشک و بیروح هستند و طعم و نمک ندارند.
نظرتان درباره جایزهها چیست؟
جایزهها با هدف رشد و شناسایی و تشویق نویسندههاست اما عملاً جایزهها برای کتابهای سفارشی خود نهادهای سفارش دهنده است. وقتی خودشان کتاب مینویسند، خودشان تقدیر و خودشان چاپ میکنند باید خودشان هم کتاب را بخوانند!
این قسمت ماجرا آزار دهنده است و کار برای نویسندههایی که بخواهند مستقل کار کنند و زیر بلیت کسی نباشند، سخت است و نامشان در لیست کاندیداهای جوایز قرار نمیگیرد.
اعتبار جوایز به آثاری است که بر میگزینند. انتخاب آثار ضعیف به صرف این که سفارش دهنده یا ناشر یا داوران دستی در تولید آن داشتهاند، ضربه زدن به اعتبار جوایز ادبی است و نویسندگان اصیل ترجیح میدهند اصلاً در چنین جوایزی شرکت نکنند.
یعنی شما معتقد هستید برای تولید آثار بهتر و بیشتر در حوزه دفاع مقدس به حمایت نهادها و ارگانها هیچ نیازی نیست؟
این حمایتها و احساس تکلیفهای نادرست باعث شده ما با لشکری از آدمها مواجه باشیم که توهم نویسندگی دارند. فضا آن قدر بیدر و پیکر شده که همه دل شان برای شهدا میسوزد و احساس میکنند باید قلم دست بگیرد و بنویسد. اما این افراد ادبیات را نمیشناسند و با شرکت در چند کلاس و دوره فکر میکنند نویسنده شدهاند. نویسندهای که رمان نخوانده و ادبیات و سبکها و اصلاً جریانات ادبی را نمیشناسد، چطور میتواند نویسندگی کند؟ به صرف اینکه قلم خوبی دارد؟
قلمهایی که نیاز به رشد دارند
این قلم قابل احترام است اما همان قلم نیاز به رشد و پرورش دارد. با چهار تا کارگاه و کلاس نویسندگی که آدم نویسنده نمیشود. اما این اتفاق دارد میافتد و کرور کرور از این مدل آدمها میآیند و کتاب مینویسند. هر چند با همان کتاب اول _متاسفانه بگوییم یا خوشبختانه _خلع سلاح میشوند و دیگر اقبالی به سمتشان پیدا نمیشود. این درد هم دامنگیر افراد است و هم دامنگیر ادبیات. یک بار یکی از ناشران از من خواست تا بر کار نویسندگانشان نظارت کنم. یکی از شروط من برای این کار این بود که این نویسندهها صد رمان برتر دنیا را خوانده باشند و لیست رمانهای خوانده شدهشان را به من بدهند. اما آن ناشر خندید و گفت شما خیلی توقعتان بالا است!
طبیعی است وقتی اینطور به ادبیات نگاه میکنند نباید منتظر کتابهای مانا و تأثیر گذار باشیم.
مساله مهم دیگر اینکه با وجود کتابهای ضعیف و سطحی، ما کتاب خوب در حوزه دفاع مقدس کم نداریم، چرا از این کتابها به اندازه کافی اقتباس نشده است و ما فیلم خوب دفاع مقدسی هم کم داریم؟
این را باید از کارگردانها و سینماگران و تهیه کنندهها بپرسید. سرمایه گذاری در این گونه موضوعات توجیه پذیر است و میتوانند سرمایهشان را برگردانند. مردم ادبیات پایداری را دوست دارند و از فیلمهایی که ساخته میشود استقبال میکنند.
چه طور میتوان یک زنجیره کامل از کتاب تا اثر هنری مثل تئاتر، فیلم، مستند، انمیشن و در کشور ایجاد کرد؟
سینمای ما هنوز نفهمیده که اصالت با متن و با کتاب است. همان طور که بازیگر نمیداند اصالت با کارگردان است و کارگردان از او مهمتر است. کتابهای خوب دفاع مقدس کارهای آمادهای هستند. علی الخصوص کارهایی که مربوط باشد به زندگی همسران شهداست، صحنههای نظامی و هزینه بردار هم ندارد که خرجش بالا باشد. سوژه این کتابها هم مورد نیاز جامعه است. اینکه در سالهای پس از پیروزی انقلاب سراغ این سوژهها نرفتند واقعاً برای من هم جای سؤال دارد. یک بخشاش شاید بحث همین رسانهها و مطبوعات و تلویزیون است که این نیاز را منتقل و این بستر را فراهم نکردهاند تا گفتوگویی بین نویسنده و فیلمنامهنویس یا تهیهکننده اتفاق بیافتد و نویسنده بتواند تهیهکننده و کارگردان را مجاب کند که آنچه نوشته است ارزش فیلم ساختن را دارد. گفتوگویی بین این دو گروه برقرار نمیشود.
به هر حال برای بسیاری از کارگردانها و تهیه کنندهها اقتصاد خیلی مهم هست و بالاخره بحث اقتصاد سینما چیزی نیست که آدم بتواند از آن بگذرد یا حتی بخواهد زیر سوالش ببرد اما بعضی از کارها و کتابهای دفاع مقدس آن قدر خوب هستند که اگر ساخته شوند بازخورد خوبی خواهد داشت و مطمئناً تهیه کنندگان میتوانند به بازگشت سرمایه خودشان مطمئن باشند. چه بسا که بیش از بازگشت سرمایه هم برایشان داشته باشد؛ چیزی که تا الان تجربه نشان داده فیلمهای خانوادگی طیب و طاهر با دیالوگهای خلاقانه و با صحنه پردازیهای فکر شده توانستهاند مردم را به تماشای خودشان بکشانند و موفق شوند.
انتهای پیام/